ارتباط موثر
در بحث پیش فرض های NLP گفتیم که ما نمى توانیم ارتباط برقرار نکنیم! حال باید بدانیم که چگونه ارتباط موثر برقرار کنیم؟ وقتى ما وارد ان ال پى مى شویم، باید به عمیق ترین مفهوم هر واژه تا حد امکان نزدیک شویم.
برای مطالعه در خصوص پیش فرض های NLP اینجا کلیک کنید!
بررسی مفهومی واژه ارتباط
انسان یک موجود اجتماعى است و ذاتاً نیازمند برقرارى ارتباط با سایرین! ما باید بیاموزیم که بهترین شکل ارتباط کدام است.
ما به واسطه ى برقرارى ارتباط با دیگران است که به اهداف مان مى رسیم.
خوب دقت کنید:
پیش فرض هاى ان ال پى با هم در ارتباط هستند.
١- براى رسیدن به سرزمین نیازمند نقشه هستیم.
٢- ما نمى توانیم ارتباط برقرار نکنیم.
سرزمین همان محیط زندگى ماست. ما باید با تمام عوامل موجود در محیط ارتباط موثر برقرار کنیم تا در همان محیط به هدف مان برسیم.
چنانکه قبلاً هم گفتیم! بین ما و تمام اشیاء و اشخاص، ارتباط وجود دارد و ان ال پى به ما مى آموزد که چگونه این ارتباط را تبدیل به ارتباط موثر کنیم!
ارتباط با محیط پیرامون
ارتباط موثر بین ما و تمام عوامل محیط مى تواند برقرار باشد. اما طبیعتاً ارتباط ما با انسان ها از اهمیت خاصى برخوردار است. گام به گام پیش می رویم.
مثال برای درک بهتر
بى تردید همه ى ما تجربه رفتن به باغ میوه، و میوه چیدن از درخت را داشته ایم و از تناول میوه ى تازه چیده شده از درخت لذت برده ایم. حالا اندکى تأمل کنید! مثلاً باغ سیب یا گیلاس. ما هنگام خوردن گیلاس با آن درخت و میوه اش ارتباط برقرار کرده ایم. سؤال اینجاست که آیا این ارتباط موثر بوده یا خیر؟
اگر همان لحظه میوه خورده ایم، ارتباط ما موثر نبوده است!!!
اگر میوه ها را ٢۴ ساعت بعد از چیدن خورده ایم، ارتباط ما موثر بوده است!
یک میوه گیلاس از زمانى که هسته اش در دل زمین کاشته مى شود، تا زمانی که تبدیل به میوه ى قابل خوردن شود، مراحل خاصى از یک زندگى را تجربه کرده و به آن خو گرفته است. الان تبدیل به یک میوه ى رسیده شده و ما به سراغ آن رفته ایم.
قبلاً گفته ام که گیاهان داراى قدرت ادراک هستند. این ادراک الان در میوه گیلاسى که به شاخه متصل است، وجود دارد.
او احساس امنیت و آرامش و رفاه دارد! اما… ما از راه مى رسیم و او را از شاخه جدا مى کنیم. او در لحظه ى جدا شدن، احساس ناخوشایندى را تجربه مى کند.
مرحله جدید از زندگی گیلاس
گیلاس پس از چیده شدن، وارد مرحله ى جدیدى از زندگى اش مى شود که انتهایش برایش قابل پیش بینى نیست!
بنابراین قدرت ادراک او، حس اضطراب، دلهره، نگرانى … یا هر مورد مشابهى را در میوه گیلاسِ جدا شده، ایجاد مى کند.
اگر ما همان زمان او را بخوریم، او در حالت شوک به سر مى برد و تمام احساسات ناخوشایندى که دارد، بر اثر خوردن آن، به ما هم منتقل مى شود!
ممکن است آن لحظه متوجه نشویم؛ اما بى تردید اثرات خود را خواهد گذاشت.
ولى اگر ٢۴ ساعت صبر کنیم، گیلاس چیده شده از درخت، به تدریج، از حالت شوک خارج مى شود
و همان قدرت ادراک، او را براى خورده شدن توسط ما آماده مى کند.
ابتدا ارتباط با دنیای پیرامون سپس انسان
ببینید در چه دنیایى زندگى مى کنیم! ما ابتدا باید بیاموزیم که چگونه با طبیعت، ارتباط برقرار کنیم و بعد به سمت ارتباط با انسان ها برویم.
وقتى ارتباط با یک عدد گیلاس، نیاز به درک و احترام دارد، تا ما بتوانیم از اثرات مطلوب آن بهره مند شویم
تصور کنید، ارتباط با یک انسان تا چه اندازه پیچیده مى تواند باشد؟!
از شما مى خواهم از این به بعد به هر پدیده ى طبیعى که مى نگرید، براى چند لحظه خود را از لحاظ ذهنى، در جایگاه او قرار دهید.در گام بعدى ببینید دوست دارید انسانها با شما چگونه رفتار کنند؟ برقرارى ارتباط با طبیعت، الگوى هوبى مى تواند براى ما باشد تا ما را آماده ى ارتباط موثر با انسانها بنماید.
برای مطالعه بیشتر:
- نیروی ادراک درونی در ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
- تعریف علمی موفقیت و هدف چیست ؟ چه ارتباطی با ضمیر ناخودآگاه دارند ؟
مثل عبادت عالِم
عالمى که به عبادت و نمازهاى طولانى مشهور بود، در حیاط منزل مشغول نماز بود. در منزل نیمه باز بود.
عالم همچنان که مشغول نماز خواندن بود؛ دید که چند بچه ى شرور مشغول اذیت کردن خروس هستند.
پرهایش را مى کَنَند، گردنش را فشار مى دهند و انواع آزارها… . عالم نمازش را شکست و به کمک خروس شتافت و او را از چنگ بچه هاى شرور نجات داد. خروس را به خانه آورد و زخمهایش را التیام بخشید. آب و دانه داد و پس از آن، دوباره مشغول خواندن نماز شد.
شب آن عالم استادش را در خواب دید که به او میگفت: تمام عبادات عمر تو، با آن لحظه اى که به کمک خروس شتافتى، برابرى مى کند!
ابتدا ارتباط موثر با طبیعت و سایر مخلوقات
اصل مهم ارتباط ! ابتدا بیاموزیم به طبیعت و مخلوقات، چگونه احترام بگذاریم، ارتباط بین انسانها هم خود به خود درست مى شود.
عالمى هنگام زنده بودن وصیت کرده بود:
روى سنگ قبرم حک کنید: اینجا گنهکارترین بنده ى خدا آرمیده است!
وقتى یکى از نزدیکان، علت را جویا شد، عالم گفت: در تمام طول عمرم تا به حال، به هر کس که نگاه کردم، با خود گفتم: مطمئناً او از من پاک تر است! ممکن نیست گناهانى که من مرتکب شده ام، او انجام داده باشد.
در تمام طول عمرم، گنهکارتر از خودم ندیدم!
این نوع نگرش به انسانها، از دیدگاه عرفانى، ستودنى است!
ما فقط مى توانیم راجع به خود قضاوت کنیم. ما با دید بی طرف و خنثى، باید قصد ارتباط موثر با انسانها را داشته باشیم. زمان بدهیم تا آنها خودشان، ثابت کنند که در ارتباط با ما چگونه هستند!
البته در این میان؛ ان ال پى ابزارى براى شناخت نسبى انسانها به ما مى دهد که منشعب از عقل ماست.
خالق، عقلى داده که باید از آن استفاده کنیم.
برقراری ارتباط موثر با انسان
اگر به یاد داشته باشید، گفتیم که هدف باید تحت کنترل شما باشد. آیا انسانهاى اطراف ما تحت کنترل ما هستند؟ خیر.
حتى ما روى فرزندان خود هم کنترل نداریم.
خاطره ایی برای توضیح بهتر
دکتر معدلى (استاد بى نظیر بنده) زمانى که در یک کلاس، اناگرام (شخصیت شناسى ٩ گانه) را تدریس مى فرمودند یک نفر پرسیده بود : آیا مى شود ما ٩ تا بچه به دنیا بیاوریم، و طورى تربیت کنیم که از تیپ ١ تا ٩ داشته باشیم ؟! دکتر معدلى در جواب فرمودند : خیر ؛ امکان پذیر نیست!
بچه ها داراى ذهن و شخصیت خاص خودشان مى شوند و ما فقط مى توانیم نظارت کنیم.
به نظر بنده هم شخصى که این سوال را پرسیده بود، بیشتر از حس پدر شدن، حس یک کلکسیونر را داشته است! کلکسیونى از ٩ بچه شامل ٩ تیپ شخصیتى!
طبیعت، الگوى بسیار مناسب
شخصی به نام ادوارد تى هال، که به طبیعت گردى و سیاحت، علاقه فراوانى داشت، او دقت بسیار بالایی داشت و از طبیعت الهام مى گرفت که چگونه بهتر زندگى کند.
او با دقت متوجه نکته جالبى در جنگل شد. متوجه شد که حیوانات جنگل در عبور و مرور خود، قوانین خاصى را رعایت مى کنند.
او به این نتیجه رسید : جنگل به اصطلاح عوام، به اشتباه، به نماد بى قانونى، شهرت یافته است.
او با موضوعى که مشاهده کرد معتقد شد، جنگل یکى از قانون مندترین مکان هاى جهان است! اما چطور؟
او مشاهده کرد که:
حیوانات به صورت انفرادى یا گروهى، منطقه ى خاصى از جنگل را به خود اختصاص داده اند.
حیوانات تا زمانى که مجبور نشوند، به منطقه اختصاصى حیواناتِ دیگر نزدیک نمى شوند!
حیوانات براى هم احترام قائل هستند.
حیوانات بیش از حد نیاز خود، شکار نمى کنند.
شیر نر که سرپرستى گروه را به عهده دارد، با چه عدالتى با همه رفتار مى کند.
زندگى حیوانات نکات الهام بخش زیادى براى او داشت.
او مشاهده کرد:
حیوانات به صورت انفرادى و یا گروهى، مناطقى را به عنوان منطقه اختصاصى خود در نظر مى گیرند.
جالب اینکه با روش هاى خاص خود، سایر حیوانات را از این موضوع مطلع مى کنند.
جالب تر از آن که ، سایر حیوانات هم پیام آنها را درک مى کنند و به آن احترام مى گذارند.
شاید به خاطر همین است که میلیون ها سال قبل از حضور انسان، آنها به زندگىِ قانونمند خود ادامه مى دادند و زندگى جریان داشت.
این انسان است که با حضور کوتاه مدت خود روى کره ى زمین، به طرز خود خواهانه اى همه چیز را به هم ریخته است.
مثالی برای درک بهتر
خرس گریزلى در، دور تا دور منطقه ى زندگى خویش، درختانى را تعیین مى کند و پنجه ى خود را روى تنه ى درخت ها مى کشد و از خود اثری می گذارد.
سایر حیوانات با دیدن اثر پنجه ى او روى درخت، متوجه مى شوند اینجا محل زندگى اوست و از آن دور مى شوند و یا با ریسک پذیرى بالایى بر اثر اجبار، وارد آن محدوده مى شوند.
احترام به حریم شخصی افراد
هر انسانى هم یک محدوده ى خاص و انفرادى دارد به نامِ حریم شخصی!
جان کلام امشب این است:
براى برقرارى ارتباط موثر با انسانها، ابتدا باید حریم شخصى آنها را محترم شمرد.
بحث حریم شخصى کاملاً از ضمیر ناخودآگاه سرچشمه مى گیرد.
حریم شخصى؛ حباب حفاظتى ؛ protective bublle؛
محدوده ى خاصى در اطراف هر انسان، که او در آن محدوده، احساس امنیت مى کند.
این حریم شخصى، هیچ اندازه ى معینى ندارد و در همه، متفاوت است.
یک فاصله ى خاصى ست که ما در آن احساس امنیت مى کنیم.
وقتی انسانها، بیش از حد مجاز به ما نزدیک شوند، احساس نا امنى به ما دست می دهد.
نتیجه گیری
ما باید حریم شخصى هر کسى را بشناسیم و تشخیص بدهیم. به آن احترام بگذاریم. و از همین طریق، مقدمات برقرارى ارتباط موثر را فراهم کنیم.