
نقش تلقین و جملات تاکیدی در رسیدن به اهداف
همه ی ما می دانیم که تلقین و جملات تاکیدی در راه رسیدن به اهداف نقش مؤثری دارند. اما در این مطلب به شکل کاملاً تخصصی روی این موضوع بحث خواهیم کرد.
جمله ی تأکیدی باید کوتاه، مثبت و فعلِ آن باید زمانِ حال باشد. اینها به نظر عادی می آیند و قطعاً قبلاً شنیده اید، اما باید بدانید که اینها به تنهایی، خاصیتی ندارند! بلکه باید با یک عاملِ تأثیرگذار همراه باشند. روی همین کلمات هم بحث خواهیم کرد.
کوتاه باشد
بهتر است تلقین و جملات تاکیدی شما یک فعل داشته باشد. اگر خیلی طولانی باشد ضمیر ناخودآگاه گیج شده و متوجه نمیشود موضوعی که باید روی آن برنامه ریزی کند چیست! هرچه کوتاه تر باشد ضمیر ناخودآگاه آن را بهتر درک می کند.
مثال واقعی:
یک نفر می خواست دانشگاه قبول شود، جمله تأکیدی او این بود: من باید رشته زمین شناسی دانشگاه ابن سینای همدان قبول شوم! فکر می کنید چه شد؟!
او برای خریدنِ کتابهای ابن سینا برنامه ریزی شد! چون ضمیر ناخودآگاه او، بین همه این کلمات، ابن سینا را درک کرده بود. نه همدان و نه زمین شناسی!
پس او چگونه باید به هدفش برسد؟! عامل مهمى که به ما کمک مى کند تا به هدفمان برسیم، این ست: جمله تأکیدى + تصویر ذهنى دقیق از محیط هدف!
نکته مهم: تلقین و جملات تاکیدى به تنهایى هیچ خاصیتى ندارد! این تصویر ذهنىِ ماست که موضوع و جهت هدف را مشخص مى کند.
تا زمانى که از محیط هدف اطلاعات واقعى و دقیق نداشته باشیم، قوى ترین جملات تأکیدى هم ما را به هدف نمى رسانند!
اشکال کار جملات این شخص
این شخص اصلاً تا به حال همدان نرفته بود! دانشگاه ابن سینا (بوعلى سینا) را ندیده بود! بنابراین طبیعى است که ضمیرناخودآگاه او را به سمت دیگرى هدایت کند! خوب دقت کنید؛ حالت درست جمله این است:
من دانشجو هستم. همزمان با تکرار این جمله، تصویر واقعى دانشگاه ابن سیناى همدان را در ذهن خود تجسم کند!
تصویرى که براى تجسم آن در ذهن خودش، تلاش کرده است یعنى قبل از کنکور باید به دانشگاه برود. و خود را دقیقاً در شرایط محیط هدف قرار دهد.
تجسم خلاق، بر مبناى اطلاعات واقعى و دقیق از محیط، او را به هدف مى رساند. شما باید برای اهداف تان تلاش کنید. “تلاش ذهنى و تلاش فیزیکى باید همزمان باشد.”
بیشتر بخوانید:
مثال واقعی دیگر
یک نفر هم بود که مى خواست در یک سازمان مشغول به کار شود. من به او گفتم قبل از روز مصاحبه باید به صورت یک مراجع کننده عادى به آن سازمان برود. تا اطلاعات دقیق و واقعى از مراحل استخدام، مصاحبه، افرادى که قرار است او را بیازمایند و حتى اتاقى که قرار بود در آن مصاحبه ها انجام شود را ببیند، بدست آورد. آنگاه تصویر ذهنى که مى سازد کاملاً مطابق با واقعیت خواهد بود.
تلقین و جملات تاکیدی که به او یاد دادم بگوید: من مدیر هستم و همزمان با این جمله تأکیدى؛ تصویر دقیقى که بر مبناى اطلاعات واقعى بدست آورده بود را در ذهن مجسم کند. این فقط یکى از فرایندهاى علمى است که ما را به هدف مى رساند! به شرط اینکه خوب و کامل اجرا شود!
چرا ما به هدفمان مى رسیم؟!
زیرا : ضمیر ناخودآگاه ما طبق اصل سایکو سایبرنتیک کار مى کند. اصل سایکو سایبرنتیک چیست؟
چرا ما به هدفمان مى رسیم؟!
زیرا : ضمیر ناخودآگاه ما طبق اصل سایکو سایبرنتیک کار مى کند.
اصل سایکوسایبرنتیک
هر موضوعى که راجع به آن، تصویر دقیق، شفاف، و واضح ( مطابق با اصول تجسم خلاق) در ذهن ما وجود داشته باشد، ضمیرناخودآگاه ما در جهت دستیابى به آن، برنامه ریزى مى شود.
لطفاً این موضوع مهم را بنویسید: “اصل سایکوسایبرنتیک از اساسى ترین اصول ذهن است.”
خب ادامه مى دهیم؛
یکى دیگر از مزایاى کوتاه بودن جملات تاکیدى، این ست که به راحتى قابل تکرار است. باز هم تأکید مى کنم: این کل هدفسازى نیست! ولى شاید یکى از ۴ رکن اصلى هدفسازى باشد. تلقین و جملات تاکیدی می بایست از اصول سایکوسایبرنتیک تبعیت کنند.
فعل، زمان حال باشد
چرا فعل تلقین و جملات تاکیدی ، زمان حال باشد؟ براى آنکه اگر آینده باشد، ضمیرناخودآگاه طور دیگرى برنامه ریزى مى کند. اگر کسى بگوید مثلاً: ثروتمند خواهم شد. ضمیرناخودآگاه، بر مبناى اصل قیاس فعالیت مى کند. در واقع این شخص دارد به ضمیرناخودآگاه مى گوید، قبلاً ثروتمند نبوده و الان هم ثروتمند نیست! فعلِ ثروتمند خواهم شد، از انرژى ضمیر ناخودآگاه مى کاهد و او طبق دو جمله ى فوق، کار بسیار سختى را پیش روى خود مى بیند.
شاید تأثیر داشته باشد اما مطمئنا زمانِ زیادى طول مى کشد و همچنین ضمیرناخودآگاه، انرژى زیادى هم مصرف مى کند. این خوب نیست!چون ما مى خواهیم در کوتاهترین زمان و به بهترین حالت ممکن، به هدفمان برسیم.
حتى جمله ى “در حال ثروتمند شدن هستم” هم زیاد خوب نیست! زیرا براى ضمیرناخودآگاه الزام آور نیست و تعهد شدید ایجاد نمى کند. بهترین حالت همان است که گفتم! من ثروتمند هستم + تجسم دقیق از مفهوم اختصاصىِ ثروت براى آن شخص! تلقین و جملات تاکیدی باید الزام آور باشند.
تجسمى که بر مبناى اطلاعات واقعى و دقیق استوار است.
این ساختار کلامى و این تصویر ذهنى، کاملاً مورد پذیرش و توافق ضمیرناخودآگاه و ضمیرخودآگاه واقع مى شود. دوستان خوبم؛ می بینید که چقدر نکات ریز و ظریفی باید رعایت شود! علم NLP یک پکیج کامل است که به تمام نکات ریز توجه دارد و تمام ظرایف را مورد سنجش قرار داده است.
موضوع مهم دیگر زمان است
همه ى کتابها نوشته اند که براى اهدافتان زمان دقیق تعیین کنید! ما هم مى پذیریم. اما چرا گاهى با رعایت همه اصول، در زمان مقرر به هدفمان نمى رسیم؟ چرا گاهى با رعایت همه اصول، در زمان مقرر به هدفمان نمى رسیم؟
به خاطر اینکه فقط زمان را براى ضمیرِ خودآگاه تعریف کرده و تقویمى عمل مى کنیم. در صورتى که تقویم براى ضمیرناخودآگاه نامفهوم است! ضمیر ناخودآگاه با سَمبل ها و نماد ها تحریک مى شود.
ما علاوه بر تعیین زمان دقیق تقویمى باید یک نماد یا سمبل را به این برهه ى زمانى، الحاق کنیم. مثلاً اگر مى خواهیم در اول مهر به هدفمان برسیم، علاوه بر ذکر تاریخ، در دفتر هدفسازى مان، بنویسیم : اولین روزى که بچه ها به مدرسه مى روند.. ! براى هر مقطع زمانى سعى کنید چنین سمبل هایى پیدا کنید. البته کار دشوارى است! اگر بتوانید چنین کارى انجام دهید، بسیار زود به هدفتان مى رسید.
امیدوارم با رعایت اصول تلقین و جملات تاکیدی در راه رسیدن به اهدافتان موفق و پیروز باشید.