سوالات رایج مصاحبه کاری
سوالات رایج مصاحبه کاری می تواند به آمادگی شما پیش از مصاحبه کمک کند. در صورتی که سوالات را پیش بدانید، می توانید خود را برای پاسخگویی هرچه بهتر در مصاحبه کاری آماده کنید! برای مثال: شما خودتان را در ۵ سال آینده کجا می بینید؟ همانطور که امیلی مک اینتایر (یکی از اعضای HubSpot) می گوید؛ این سؤال “خیلی خسته کننده” است!
اما چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید، این سؤالات هنوز هم در مصاحبه ی واقعی و امتحان شده در مکالمات بین پرسشگران و داوطلبان مصاحبه جای دارند.
و حتی اگر شما این سؤال را در مصاحبه های گذشته پاسخ داده باشید، به نظر می رسد که به نحوی شرمندگی خود را بخاطر ماهر نبودن تان در پاسخ خود پنهان کرده اید. بنابراین، وقتی دوباره باید مصاحبه کنید، بین کلمات خود به سختی می گردید تا بخاطر بیاورید چگونه توانستید اشتیاق واقعی خود را برای شروع کار با بهینه سازی کار خود و جستجو درکمپین ها، پیوند دهید.
در راستای کمک به شما جهت حفظ خونسردی تان در مصاحبه های بعدی، ما بسیاری از سوالات رایج مصاحبه را جمع آوری کرده ایم و راه هایی را نیز برای رسیدن به پاسخ- بدون عرق کردن و با کمترین تپق- ارائه داده ایم.
۱) نقاط قوت / نقاط ضعف شما چیست؟
داوطلبان معمولاً با این سؤال درگیر مبارزه ی سختی می شوند، زیرا آنها را مجبور می کند از قوانین بین لاف زدن و اعتماد به نفس، شکست و ارزیابی خود، تخطی نکنند. به همین خاطر مجبور می شوید پاسخی دروغین بدهید- یعنی نقطه صعف- بیشتر افراد در سایت Glassdoor می گویند یکی از محبوب ترین طیف پاسخ ها این است: “من یک کمال گرا هستم”.
این سؤال ممکن است در قالب سؤالات دیگری نیز مطرح شود، پس خوب دقت کنید. مک اینتایر می گوید:” در حالیکه یک استخدام کننده تلاش می کند به یک ضعف در شما برسد، می گوید:” می خواهید در مورد چه چیزی بیشتر بدانید؟ “
چیزی که مصاحبه گر می خواهد در اینجا بداند ارزیابی مهارت های صادقانه است- هم از نظر شایستگی ها و هم از نظر کمبود ها- روشی که باعث شد من از گیر افتادن در این سؤال رها شوم این بود که به یاد سپردم که پذیرش “یک مهارت ضعیف در یک نقش” همانطور که برای من بد است برای شرکت نیز بسیار بد است. (اگر در فرآیند استخدام همواره ضعف ها شما را رها نکرده اند، حرف های مرا در این مورد بخاطر بسپارید)
در پاسخ به این سوال زمان بخرید!
از این پس تنها موضوع، گرفتن زمان برای انعکاس نقاط ضعف و نقاط قوتی ست که به موقعیتی مربوط است که شما برای آن مصاحبه می کنید.
برای مثال، اگر شما برای یک موقعیت SEO مصاحبه می کنید، قدرت مربوط به جلب مشتری می تواند از توانایی های تحلیلی شما باشد. با این قدرت شروع کنید و برای توضیح صحنه های واقعی از زندگی که از خود انعطاف نشان داده اید، آماده باشید. برای همان موقعیت، یک ضعفی که ممکن است وجود داشته باشد در قدرت نوشتن شما نهفته است.. می توانید توضیحات خود را با نوشتن ارائه دهید، زیرا نوشتن بخشی از کار شماست. سایت Glassdoor همچنین توصیه می کند از نحوه ی اشاره به نقطه ضعف پیروی کنید- طوری که بتوانید در مورد رفتن به کلاس نویسندگی کسب و کار، و یا کار با یکی از همکاران که یک ویرایشگر ماهر است صحبت کنید.
شناسایی شکافها و رفع آنها
باز هم، ممکن است شکافی در مجموعه مهارت ها و یا ویژگی های مورد نیاز نقش، پیدا کنید – اما بهتر است موارد مورد نیاز کنونی را پیدا کنید. تا مواردی که ۶ ماه دیگر در بازار کار نیاز خواهید داشت! علاوه بر این، ارائه ی جواب صادقانه به این سؤال در واقع می تواند به شما کمک کند تا در نقش بعدی خود موفق تر باشید. در یک پست در مورد این سؤال رایج، آرجون مورتی در بخش توسعه ی کسب و کار HubSpot VP می گوید که نقاط ضعف ذاتاً منفی نیستند!
او می نویسد: “دانستن نقاط ضعف، لزوماً به این معنا نیست که شما باید خودتان آن را بازسازی کنید، نقاط ضعف اغلب در محدوده ی شما همه گیر اند پس بهتر است با کمک دیگران و واگذاری به دیگران آن را حل کنید”.
این کار با فراهم کردن فضای فعالیت زیاد برای افرادی که مجموعه مهارت های مکمل دارند، باعث ورود آنها و تشکیل یک تیم قوی می شود.
“دانستن نقاط قوت، تنها راه برای پیدا کردن شغلی است که در آن شما می توانید بدرخشید. مسلم است که نمی توانیم در همه چیز قوی باشیم!”
۲) چرا شما به این نقش / شرکت علاقه مند هستید؟
این مورد از سوالات رایج مصاحبه کاری است. اگر در حال تمرکز روی – موارد محوری- تعادل کار و زندگی، منافع، جبران خسارت، رفت و آمد بهتر داوطلب هستید، فکر شما درباره ی این سؤال کاملاً اشتباه است.
پاسخ سایت Glassdoor چیست؟ “آیا تحقیقات شما درباره ی کار و شرکت طوری است که می توانید نمونه هایی منسجم را برای دلیل علاقه تان به شرکت ارائه دهید؟ و اینکه چگونه می توانید به ارزش آنها اضافه کنید؟ منافع شما باید راستای نیاز شرکت، مسئولیت های نقش ها، و شایستگی داوطلب قرار داشته باشد.
می توان گفت، نشان دادن کمی انگیزه ی شخصی برای شما خوب خواهد بود. می توانید پاسخ به این سؤال را به چند بخش تقسیم کنید:
نیازهای شرکت:
ما نیاز داریم تا شرکت را از این نظر که با چه کسی مشارکت کنیم و برای چه کسی محتوا بسازیم، بهتر کنیم.
مسئولیت های نقش:
منابع استعداد با موضوعات بخش ها، آماده سازی مهمانان و ویرایش بخش ها در ارتباط است..
صلاحیت داوطلب:
ماهر در شنیدن، آگاه بودن از آخرین رخداد های صنعت مربوطه، وقت شناس بودن، توانمند در فروش ایده ها به مردم.
انگیزه های شخصی:
می خواهم با افرادی متشخص و توانمند کار کنم بنابراین می توانم از آنها یاد بگیرم و ارتباطات خوبی برقرار کنم.
اما نقاط مشترک نیازهای شرکت، مسئولیت های نقش، شایستگی داوطلب و انگیزه شخصی چیست؟ ممکن است در مورد اینکه چگونه در طول سال ها تعامل، خواندن، یا گوش دادن به سخنان افراد قدرتمند در صنعت خود اطلاعاتی را به دست آورده اید، صحبت کنید، و اثراتِ در معرض دید قرار گرفتن دست اول را روی یک فرد و همینطور روی شرکت دیده اید. چنین پاسخی نه تنها به نیازهای نقش و شرکت مربوط است، بلکه به توانایی های شما گره خورده و نشان می دهد که این نقش و کار به شما انگیزه می دهد.
۳) چرا می خواهید نقش و یا شرکت کنونی را ترک کنید؟
این کار همیشه یک عمل سرگرم کننده برای حفظ تعادل است. به خصوص هنگامی که کار را رها کرده و به سراغ کاری دیگر می روید. (این وضعیت ایده آل نیست اما چیزی اجتناب ناپذیر است)
راه درست برای پاسخ به این سؤال، تمرکز روی فرصت است. تفکر رو به جلو داشته باشید. در مورد نقش و یا پیشنهاد شرکت و علت اهمیت آن برای خودتان، صحبت کنید. روی کمبود های نقش فعلی، علت دوست نداشتن شرکت فعلی، احساس تان درباره ی قرار گرفتن در محدودیت، تمرکز نکنید.
بنابراین اگر گام بعدی شما قرار گرفتن در مقام مدیریت عامل شرکت فعلی ست، (موقعیتی که در حال حاضر توسط یک شخص برای همیشه اشغال شده است) پاسخ خود را در قالبی ارائه دهید که نشان می دهد چگونه می خواهید بخش خاصی از نقش و پیشنهاد شرکت را تحت تأثیر قرار دهید. و یا اگر از جنبه ی تکرار نقشی که برای آن مصاحبه می کنید و اهمیت کمتری دارد، خسته شده اید؛ روی شانسی که موقعیت جدید پیشنهاد می کند تا سطح مهارت شما افزایش یابد، تمرکز کنید.
مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، مهم نیست که تا چه حد وسوسه انگیز است، همکاران، کارفرمایان و یا شرکت ها را با لحن تند مورد انتقاد قرار ندهید. زیرا شما امروز لباس حرفه ی خود را می پوشید.
۴) چرا یک شکاف در سابقه کاری شما وجود دارد؟
استخدام کنندگان بیش از آنچه که فکرش را بکنید شکاف شغلی را نادیده می گیرند. به خصوص اگر شما در بازاریابی و یا فن آوری کار کنید. اغلب مردم برای رسیدن به منافع شخصی کار خود را ترک می کنند. و یا خطرِ حرفه ای را می پذیرند. که دردسرهایش پایان ندارد- و تا مدتی بیکار می مانند. با این حال این یکی از سوالات رایج مصاحبه کاری است.
من از مک اینتایر درباره ی دیدگاهش نسبت به شکاف شغلی پرسیدم تا مطمئن شوم که به عنوان یک مدیر استخدام، آسان گیر نبوده ام. او گفت: “علائم هشداری زیادی وجود ندارد، مگر اینکه آنها شرکت را به طور ناگهانی بدون داشتن یک شغل دیگر ترک کنند، من فقط به دلایل خوب گوش می دهم، خواه بخاطر تعدیل نیرو باشد، خواه مشکل در پیدا کردن نقش مناسب باشد، و خواه قصدکردن برای تغییر شغل !!”
۵) شما چه پیشنهادی برای ما دارید که دیگران ندارند؟
من واقعاً از این سؤال متنفرم، زیرا شما را در موقعیتی قرار می دهد که باید توضیح دهید: چرا فردی خاص هستید و افراد دیگری که در بیرون هستند نمی توانند این کار را انجام دهند! خب آنها خاص هستند. همین! اما افسوس که افراد به هر حال چنینی سؤالی را می پرسند، من در اینجا نحوه ی پاسخ دادن خوب به این سؤال را می گویم:
اول آنکه روی مهارت های تان مانور ندهید! هر داوطلبی به طور جدی می داند که آن موقعیت به مجموعه مهارت های مشابه نیاز دارد. بنابراین این چیز منحصر به فردی نیست که شما بتوانید پیشنهاد دهید. چیزهایی که مردم بیشتر تمایل دارند در آن متفاوت باشند، ویژگی های خاص آن هاست: – پشتکار، رهبری، خلاقیت و …
سپس، سعی کنید ویژگی هایی را که به شما کمک می کند در مقابل مسائل و مشکلات ذاتیِ نقش مقاومت کنید، فهرست نمایید. برای مثال، اگر نقش، برای پیشبرد کار مستلزم خرید از بسیاری از سهامداران مختلف است، کار واقعا دشواری ست. مهم نیست که چقدر در ایجاد نظم ماهر باشید، ناتوانی در غلبه بر موانع، شما را بی اثرو غیر مفید جلوه خواهد داد. بنابراین شاید بتوانید توانایی تان را در ایجاد روابط برجسته کنید، و بگویید که چگونه درگذشته این کار را انجام داده اید. یا می توانید در مورد رویکرد خلاقانه ی خود در حل مسئله و نحوه ی استفاده از آن برای موانع مرتبط با افراد صحبت کنید.
همه ی اینها ویژگی های منحصر به فرد شما هستند (و البته شاید برخی از افراد دیگر نیز این ویژگی ها را داشته باشند)، اما اگر شما مجموعه ای از مهارت ها و ویژگی های مورد نیاز آنها را داشته باشید، این شمایید که درست مقابل آنها می نشینید نه فردی دیگر.
۶) درباره ی موفقیت هایی که به آنها افتخار می کنید بگوئید
این یکی از سوالات رایج مصاحبه کاری است که ممکن است با چند تعبیر مختلف بشنوید. یکی از روش هایی که مک اینتایر به آن اشاره می کند این است: “چه کاری هست که می توانید بهتر از ۱۰۰ نفر آن را انجام دهید” او می گوید چنین پرسش هایی عالی هستند، زیرا افراد را از روزمرگی خارج می سازد و باعث می شود داوطلبان درباره ی چیزی صحبت کنند که به آن علاقه دارند. این پرسش دیدگاهی را به پرسشگر می دهد تا علاوه بر فهمیدن نوع کاری که فرد انجام می دهد، وی را نیز بشناسد.
پس مهم نیست که این سؤال با چه تعبیری بیان شده باشد، اگر آن را بشنوید، در نظر داشته باشید که پرسشگر احتمالاً به دنبال فهم این است که چه چیزی باعث واکنش شما می شود، به شما انگیزه می دهد و شما به چه چیزی علاقه دارید. برخی از مصاحبه کنندگان مایل به شنیدن موفقیت های شما در خارج از محیط کاری هستند، در حالی که برخی دیگر بیشتر علاقه مند به شنیدن در مورد موفقیت های مربوط به کار هستند – خوب است از آنها بپرسید که بیشتر کدامیک را ترجیح می دهند. اما چند نمونه را برای هر مورد داشته باشید زیرا شما دقیقاً نمی دانید که چه کاری باید انجام دهید.
اگر شما در تعریف از خودتان راحت نیستید، به یاد داشته باشید که این سؤال فقط درباره ی افتخارات شماست. آنها را مخصوصاً می پرسند تا درباره اش بشنوند! پس در مورد اینکه کامل به نظر برسید نگران نباشید، و داستانی کوتاه اما جالب در مورد آنچه که انجام داده اید و از علت اهمیت آن برای خودتان، بگوئید.
مک اینتایر می گوید: “بهترین سؤال به داوطلب اجازه می دهد تا خوب عمل کند و به همین دلیل من سؤالاتی مثل این را دوست دارم”
۷) درباره ی زمانی که مرتکب اشتباه شده اید بگوئید
یکی دیگر از سوالات رایج مصاحبه کاری که شما را به چالش می کشد. بدترین راه برای پاسخ به این سؤال اتخاذ همان رویکردی ست که دواطلبان در پاسخ به سؤال “نقطه ضعف شما چیست؟” دارند. تلاش برای مقصر نشان دادن فرد دیگر در مطرح کردن اشتباه و یا برجسته سازی یک اشتباه بی اهمیت برای اشاره به اینکه فقط اشتباهات کوچکی را انجام می دهید، به معنای شانه خالی کردن از سنگینی مسئولیت است.
روش دیگری برای پاسخ به این سؤال وجود دارد که یک شکست بزرگ نیست اما موفقیت بزرگی هم نیست! و آن فکر کردن به اشتباهی است که مدتها پیش در زندگی حرفه ای خود داشته اید و در حال حاضر برایتان بی اهمیت است.
به عنوان مثال، اگر شما ۹ سال تجربه ی کار در بازاریابی قیفی شکل (Funnel marketing) دارید و در مورد زمانی صحبت می کنید که موفق به ویراستاری یک ایمیل در سال ۲۰۰۷ نشدید، به لحاظ فنی به این سؤال پاسخ داده اید، اما نه به شکلی رضایت بخش! بله، شما به یک اشتباه اعتراف کرده اید، اما به حرفه ی کنونی شما و نقشی که برای آن مصاحبه می کنید، مربوط نمی شود.
بازاریابی قیفی شکل:
مدلی از بازاریابی که حرکت تئوریکی مشتری را برای خرید خدمات یا محصولات نشان می دهد.
بجای اینکار، به اشتباهی واقعی فکر کنید که در یک یا دو سال گذشته مرتکب شده اید و می توانید با مصاحبه کننده در میان بگذارید. در اینجا مثال فرضی را می آوریم که یک مصاحبه گر (مثلاً مدیر ارشد روابط عمومی) دوست دارد بشنود:
چند سال پیش خود را در تنگنای دشواری از نقطه نظر استخدام دیدم. من برخی از نظرات یک فرد را در تیم خود درباره ی نحوه ی کار آن ها، اشتباه خواندم، و با واگذاری کارش به فردی دیگری در داخل، به کار با وی پایان دادم. ما دیگر نویسنده ی متن و محتوا نداشتیم و من مجبو بودم تمام آن کارهای اضافی را برای پر کردن جای خالی اش خودم بر عهده بگیرم.
با نگاهی به گذشته، می دانم که باید مکالمات گسترده تری را با آن کارمند در مورد رشد حرفه ای اش می داشتم. او کار نویسندگی را دوست داشت، اما احساس من این بود که او در آن تیم پیشرفت خوبی نخواهد داشت – چیزی که می توانستم با او مطرح کنم و درباره اش بیشتر با او صحبت کنم. من کار را را به فرد دیگری سپردم که بسیار عالی بود، و مسیر کاری قوی تری را برای نویسنده ی قبلی مطرح کردم که هر سه ماه درباره ی آن صحبت می کنیم.
برای مطالعه بیشتر در خصوص قیف فروش اینجا کلیک کنید!
۸) چگونه استرس یا فشار را کنترل می کنید؟
از سوالات رایج مصاحبه کاری کنترل فشار و استرس کاریست. واکنش سریع و بدون فکر این است که از شما پرسیده می شود استرس چه احساسی را به شما می دهد، نه اینکه چگونه به آن واکنش نشان می دهید. اما چیزی که مصاحبه گر می خواهد بفهمد این است: هنگام ظهور موقعیت های استرس زا، چه واکنشی خواهید داشت؟
آیا اقدامات خاصی را انجام می دهید؟ سعی کنید درباره ی سه تا پنج موقعیت استرس زای گذشته که هنگام کار، با آن مواجه شده اید، تأمل کنید. برای پشت سر گذاشتن استرس چه کردید؟ اگر آنچه را که انجام داده اید بنویسید، می توانید چارچوبی را ببینید که شروع به پدیدار شدن می کند.
به عنوان مثال، افراد بسیاری را می شناسم که با آنها کار می کنم، آنها در موقعیت های سرشار از استرس با عقب نشینی از هرج و مرج و نوشتن فهرستی از کارهایی که باید برای حل مشکل انجام شود، به آن پاسخ می دهند. آنها یک مشکل بزرگ و پیچیده را به اجزای آن تقسیم می کنند و کار را برای انجام کارهای مؤثر و آرام کردن اوضاع آسان می کنند.
سعی کنید پاسخی چارچوب محور به این سؤال بدهید تا آنکه چاپلوسی کنید و بگویید” آه بله من عاشق استرس هستم، بذار استرس بیاد! “:)
۹) گزارش های مستقیم از شما، رئیس و همکاران در مورد شما چه می گویند؟
مک اینتایر می گوید: “این یکی از آن سوالات رایج مصاحبه کاری است که فرد ممکن است اینگونه پاسخ دهد: « من میکرومنیجر نیستم » یا« مثالی را برای شما می گویم» ، بنابراین شما باید در پاسخ به این سؤال کمی دقت کنید”
اما پرسش هایی از این قبیل که به پاسخ هایی پیش پا افتاده معطوف می شوند، به شما فرصت می دهند تا خود را نشان دهید. مک اینتایر می گوید: اگر او چنین سؤالی بپرسد، از شنیدن پاسخ شخصی هیجان زده می شود – چیزی که اطلاعات بیشتری در مورد داوطلب به وی می دهد. پاسخ می تواند چیزی مثل “من از طرفداران پر و پا قرص بروس اسپرینگستین هستم” باشد- چیزی که احتمالاً به کار فعلی ربطی ندارد – و یا چیزی مثل “من دیوانه ی طراحی زیبایی هستم و هر زمان که در کارم نیاز به آن باشد با هیجان انجامش می دهم.”
هر چه سؤالات بیشتر شبیه پرسش از نقاط ضعف و یا زمان های شکست شما باشد، حتماً مطمئن شوید که از این سوال به عنوان فرصتی برای چاپلوسی فروتنانه استفاده نمی کنید. “تمایل به کار سخت ” را حفظ کنید.
۱۰) چه سؤالی از من دارید؟
بزرگترین اشتباه درباره ی این سؤال ، نداشتن سؤال است و نشان می دهد که شما روحیه ی کنجکاوی و پژوهش ندارید.
دومین اشتباه در پاسخ به این سؤال، پرسیدن سوالات سطحی است. این نیز نشان دهنده ی عدم پژوهش است، و شاید هم بدتر، این کار باعث می شود که شما باهوش به نظر نرسید.
نمونه ی سوالات احمقانه:
برای مبتدی ها، می توانید هر چیزی را با کمی تحقیق و پرس و جو بفهمید. که می تواند اطلاعاتی ازین قبیل باشد: سابقه ی عمومی شرکت، مجموعه ی محصول و یا خدمات، استخدام های کلیدی، و یا عملکرد شرکت. که اطلاعات شرکت را به طور عمومی در اختیار قرار می دهد.
همچنین پرسش از منابع انسانی- زمان مرخصی، حقوق، بسته های مزایا و … – هوشمندانه خواهد بود، مگر اینکه در مرحله نهایی مصاحبه باشید. اگر شما هنوز هم در مرحله ی بررسی تناسبات متقابل هستید، پریدن به این مرحله ی نهایی ممکن است روند مصاحبه را بیش از حد سریع کند، و باعث نتیجه ی نامطلوب شود.
برخی از سؤالات برای پرسیدن می تواند همان هایی باشد که در خارج از محدوده ی گفت و گو با مصاحبه کننده ایجاد شده اند. بررسی عمیق تر چیزی که شما در مورد آن صحبت کرده اید، بحث متنوع تری بوجود می آورد. برای مثال، اگر برای موقعیت نویسندگی مصاحبه می کنید و مصاحبه کننده به اختصار ذکر می کند که تیم نویسندگان در طراحی سرسری کار می کنند، می توانید سؤالاتی از این قبیل بپرسید:
“شما اشاره کردید که تیم نویسندگان در طراحی سرسری کار می کنند. آیا آنها قبل از شروع کار در اینجا، قادر به طراحی بوده اند، و یا در طی کار یاد گرفته اند؟ برای یادگیری از چه منابعی استفاده کرده اند؟”
“شما اشاره کردید که تیم نویسندگان در طراحی سرسری کار می کنند – آیا آنها نیز در سایر مهارت های ثانویه، مانند برنامه نویسی، به سادگی از آن عبور می کنند؟”
“شما اشاره کردید که تیم نویسندگان در طراحی سرسری کار می کنند. آنها اغلب چطور کار طراحی را خودشان انجام می دهند در مقابل اینکه با تیم طراحی داخلی کار کنند ، آزاد و مستقل، و یا در صورت مأموریت یافتن؟”
وارد شدن به نحوه ساختار تیمی
یکی دیگر از موضوعات بزرگ برای بحث ساختار تیم و نحوه ی تعامل افراد تیم با یکدیگر است. وارد شدن در مبحث نحوه ی ساختار تیمی که برای کار با آن مصاحبه می کنید، و نحوه ی تناسب آنها با سازمان بزرگتر، نه تنها یک سؤال متفکرانه است بلکه اطلاعات مهمی را برای شما خواهد داشت. بدون پاسخ این سؤال، تشخیص تناسب موقعیت پیشنهادی برای شما بر اساس موقعیت کنونی خودتان و موقعیتی که می خواهید باشید، دشوار خواهد بود.
محتویات پاسخ یک فرد تنها بخشی از مصاحبه هستند. و در حالی که این محتویات باید برای پیشبرد مکالمه ی استخدام کافی باشند، اگر برخی از مصاحبه گران دریافت قوی نداشته باشند، از محتوای پاسخ دور خواهند ماند.
پس از آنکه شما سؤالتان را به خوبی مطرح کردید دریافت ضعیف می تواند، به شکل لکنت و تعداد زیادی کلمه ی “من دوست دارم” و “مِن مِن کردن” ، نفس های کوتاه و صحبت کردن ناموزون و ناشیانه نمایان شود. اینکار همانند یک پیشنهاد پیش پا افتاده است: مصاحبه گر از شما می خواهد تا بهترین عملکرد را داشته باشید. آنها نمی خواهند مدتی طولانی به مصاحبه با داوطلبان ادامه دهند و قطعا نمی خواهند در گفت و گویی ناشیانه شرکت کنند که شاهد ناراحتی شما باشند.
بنابراین، به یاد داشته باشید: که خونسرد باشید و نفس بکشید.
به آرامی صحبت کنید تا در پاسخ به سوالات رایج مصاحبه کاری بین کلمات تپق نزنید و در میان حرفهایتان نفس کم نیاورید. یک روش برای اجرای این کار، استفاده از ترفندی قدیمی و مربوط به تئاتر است که در آن شما خودتان را مجبور می کنید تا فقط کمی آهسته تر از حالت طبیعی صحبت کنید. این کار باعث می شود تلفظ شما درست باشد و به شما زمان می دهد تا کلمات خود را با دقت بیشتر انتخاب کنید و فهم چیزی را که می گویید برای شنونده راحت تر می کند. فقط بسیار آهسته صحبت نکنید که فکر کنند در حال تلف کردن وقت هستید.
اگر مطمئن نیستید که بتوانید به سؤالی خارج از قاعده پاسخ دهید، لحظه ای درنگ کنید و فکر کنید که چگونه واقعاً می خواهید به آن پاسخ دهید، در عوض اینکه بخواهید حرفی بزنید و سکوت را بشکنید.
برای نشانه های فیزیکی صورت و دیگر نگاه کنید که مصاحبه گر آماده است برای شما به آن بپیچید تا در یک سوال.
از گفتن “می خواهم.” و ” مِن مِن کردن” بپرهیزید. کم کردن آهنگ صحبت، به این موضوع نیز کمک خواهد کرد.
برای تقویت اهمیت حفظ ارامش، خونسردی و دریافت مفاهیم، من از زبان دوستم به شما یک داستان مصاحبه درباره ی پرسشگری مهربان که کمک کرد تا وی در شغل کنونی اش باشد، می گویم. در اولین مصاحبه حضوری او، او واقعاً عصبی بود و ظاهراً در مراحل اول بازخورد این موضع را نشان داده بود.
پرسشگر و مسئول استخدام با او تماس می گیرند و می گوید: “وقتی که فردا به اینجا می آئید نوشیدنی خورده و راحت باشید.”
برخی نکات حاشیه ای در مصاحبه
همه در برخی از مصاحبه ها با شکست روبرو می شوند. اگر شما در مصاحبه ای به علت عدم آمادگی موفق نشوید، مسئله ای دیگر است.. اگر در آن فقط بخاطر عدم تناسب ناموفق بوده اید، سعی کنید با یاد آوری اینکه افراد دیگری هم ناموفق بوده اند و با این موقعیت تناسب نداشته اند، یأس را به خود راه ندهید. و بپذیرید که شرکت و شما برای کار با همدیگر مناسب نبوده اید. به عنوان مثال، اگر کسی در مصاحبه، یکی از آن سوالات عجیب وغریب و هدفدار را از من بپرسد، مثل ” ارزش شرکت سوبارو چقدر است؟” پذیرش کار را رها می کنم، زیرا این سؤالی توهین آمیز برای پرسش است.
شما همچنین باید به خوبی به یاد داشته باشید که مصاحبه هم نوعی قرار دوستانه است. اگر برای مدتی چنین فکر کنید، حتما در آن موفق خواهید شد. اما هر چه بیشتر این کار را بکنید، بیشتر در حاشیه قرار خواهید گرفت. بنابراین اگر شما به تازگی وارد بازار کار شده اید، سعی کنید تا حد امکان مصاحبه ها را جمع بندی کنید- برای مواردی که پس از چند آزمون برایتان جذابیت بیشتری داشته اند برنامه ربزی کنید.
اگر شما نمی توانید مصاحبه های خود را جمع بندی کنید، از یک دوست یا یکی از اعضای خانواده بخواهید تا برخی آزمایش ها را انجام دهد. این کار ناشیانه خواهد بود اما گفتن پاسخ به سوالات رایج مصاحبه کاری که ممکن است با آن مواجه شوید، به احتمال زیاد باعث می شود تا هنگام رؤیارویی واقعی، فصاحت بلاغت بیشتری داشته باشید.