انواع روش قیمت گذاری با ذکر مثال
یک کسب و کار می تواند از انواع روش های قیمت گذاری در هنگام فروش یک محصول یا خدمات خود استفاده کند. قیمت را می توان برای حداکثر سود دهی از هر واحد فروخته شده یا از بازار به طور کلی، تنظیم کرد. اهداف قیمت گذاری و تعیین قیمت می تواند حفظ بازار موجود، افزایش سهم بازار، و یا ورود به بازار جدید باشد.
در ادامه به بررسی بیش از ۱۴ مورد از انواع روش های قیمت گذاری می پردازیم، با پدیده فکر مهتر همراه باشید!
۱. قیمت گذاری با اعداد فرد
قیمت گذاری با اعداد فرد به قیمتی اشاره می کند. که پایان آن (یعنی رقم سمت راست آن) عدد فرد (۱, ۳, ۵, ۷, ۹) است. به عنوان مثال، یک تنظیم کننده قیمت ممکن است برای استفاده از قیمت “فرد” از ۴۹۰۰۰ به جای عدد گرد ۵۰۰۰۰ استفاده کند. استفاده گسترده و مداوم از قیمت گذاری فرد توسط خرده فروشان نشان می دهد که این تکنیک می تواند بر مصرف کننده تاثیر بگذارد! تا احساس کند قیمت کالا ارازن است و ترغیب به خرید شود.
۲. قیمت بر اساس قیمت حاکم
این روش را آن دسته از بازاریابانی دنبال می کنند که می خواهند از رقبای خود تقلید کنند. آنها قیمت را همانطور که توسط رقبایشان تصمیم گرفته اند، حفظ می کنند. مثلا قیمت گذاری در مصالح فروشی ها به این صورت می باشد.
۳. ﻗﻴﻤﺖ ﭘﺮﺳﺘﻴﮋی و اﻋﺘﺒﺎری
این روش را معمولا افرادی دنبال می کنند که کالاهای لوکس معامله می کنند. چنین بازاریابانی، به طور کلی، قیمت کالاها را بالا نگه می دارند. زیرا فکر می کنند مشتریان کیفیت را با قیمت قضاوت می کنند. به عنوان مثال: کسانی که اقلام لوازم آرایشی و بهداشتی، کالاهای چرمی، اقلام الکترونیکی و غیره را می فروشند، به دنبال قیمت های ﭘﺮﺳﺘﻴﮋی و اﻋﺘﺒﺎری هستند.
۴. قیمت عرف و معمول
طبق عرف یا قرارداد، محصولات خاص تقریبا به قیمت یکسان توسط بازاریابان مختلف فروخته می شود. به عنوان مثال قیمت گذاری برای شیر، کره، پودر قهوه، نوشیدنی ها و غیره به این صورت است.
۵. قیمت فوب (FOB)
یکی دیگر از انواع قیمت گذاری ، قیمت گذاری فوب است. چنین قیمت هایی مربوط به زمانی است که کالاها باید به محل خریدار منتقل شوند. در شرایط فوب فروشنده وظیفه دارد تمامی هزینه های کالا را تا محل حمل اصلی (با کشتی یا هواپیما یا راه آهن) متقبل شود. و تمامی هزینه های بعد از این مرحله اعم از کرایه حمل، بیمه، تعرفه های وارداتی و … را خریدار متقبل میشود.
۶. قیمت دوگانه
در این نوع قیمت گذاری برخی از بازاریابان دو قیمت متفاوت برای یک محصول ذکر می کنند! یکی برای خریداران فله و یکی برای خریدارانی که خرده می خرند.
۷. قیمت مدیریت شونده
در این روش، قیمت تعیین شده توسط یک بازاریاب که عمدتا مبتنی بر ملاحظات شخصی است، به عنوان قیمت تعیین شده، شناخته می شود. و عواملی مانند هزینه، تقاضا و رقابت نادیده گرفته می شوند.
۸. قیمت انحصاری
قیمت گذاری انحصاری یکی از انواع قیمت گذاری است که به موجب آن فروشنده قیمت یک محصول را بر اساس این فرض که نیازی به نگرانی در مورد رقابت ندارد! به گونه ای تعیین می کند که سود خود را به حداکثر برساند. در واقع فروشنده می داند که هیچ رقیبی در بازار ندارد! و قیمت را آزادانه تعیین می کند.
به عبارت دیگر، درقیمت گذاری انحصاری فرض بر عدم وجود رقبایی است که می توانند سهم بازار بزرگتری را با پیشنهاد قیمت های پایین تر، به دست آورند.
۹. قیمت گذاری براساس قیمت مورد انتظار
قیمت تعیین شده برای یک محصول بر اساس انتظارات مصرف کنندگان به عنوان قیمت مورد انتظار شناخته می شود.
۱۰. قیمت مناقصه مهر و موم شده
در صورتی که قرارداد شامل هزینه های سنگین باشد، مانند قراردادهای ساختمانی، مناقصه های مهر و موم شده از جانب طرف های ذینفع ارائه می شود. سپس این کار به فردی تعلق می گیرد که قیمت حداقل را ذکر کرده است.
برای مطالعه در خصوص استراتژی رقابتی اینجا کلیک کنید!
۱۱. قیمت مذاکره ای
تولید کنندگان کالاهای صنعتی، که نیاز به خرید اجزاء از تامین کنندگان دارند، قبل از نهایی کردن قیمت، مذاکره می کنند. این کار به دلیل هزینه بالای اجزاء ، ضروری است.
۱۲. قیمت افزایش بها
این مورد، اشاره به قیمتی دارد که توسط یک خرده فروش با اضافه کردن یک درصد معینی (به سمت حاشیه سود خود) به قیمت تولید کننده، تعیین می شود. و تنها با آن قیمت کالاها را به مصرف کنندگان می فروشد.
۱۳. قیمت گزاف
این اشاره به تعیین قیمت بسیار بالایی برای یک محصول دارد. زمانی که آن کالا برای اولین بار به بازار عرضه می شود. و به همین ترتیب، همانطور که رقبا وارد بازار می شوند، قیمت به همان اندازه کاهش می یابد.
اغلب این روش زمانی دنبال می شود که بازاریاب مطمئن نیست قیمت مناسب محصول را تعیین می کند. و تصمیم می گیرد با آزمایش و خطا از رویکرد قیمت گذاری گزاف پیروی کند. هنگامی که یک قیمت بالا در ابتدا تعیین می شود و پاسخ خریداران خوب است (زیرا آنها از کیفیت محصول رضایت دارند). این نشان می دهد که استراتژی قیمت گذاری بازاریاب درست است. اگر پاسخ خریداران خیلی خوب نیست (قیمت آن بسیار زیاد است)، بازاریاب ممکن است قیمت را کاهش دهند.
۱۴. قیمت نفوذی
تعیین قیمت پایین برای محصول همان قیمت گذاری نفوذی است. علت انتخاب این نام برای این نوع قیمت گذاری اینست که تعیین قیمت پایین برای محصول، امکان نفوذ آنرا در بازار فراهم می کند. چنین قیمت هایی مربوط به زمانی است که بازار محصول بسیار حساس به قیمت است. و محصول همیشه با تهدید رقابت مواجه است. در مورد قیمت گذاری نفوذی، اگر چه سود در سال های اولیه قربانی می شود، اما انتظار می رود که سود در بلند مدت افزایش یابد.
آشنایی با انواع قیمت گذاری به شما کمک می کند تا قیمتی را تعیین کنید که در آن می توانید سود خود را در فروش محصولات یا خدمات افزایش دهید. هنگام تنظیم قیمت، صاحب کسب و کار باید طیف وسیعی از عوامل را شامل هزینه های تولید و توزیع، پیشنهادات رقیب، استراتژی های موقعیت و پایه مشتری هدف قرار دهد.
برای مطالعه بیشتر در خصوص مدیریت استراتژیک بازار اینجا کلیک کنید!
روش های دیگر قیمت گذاری
موفقیت در توسعه محصول و خدماتی بزرگ خلاصه نمی شود!
شما به راهنمایی هایی هم برای قیمت گذاری محصولات و خدمات نیازمندید. انجام دادن این روش ها به شکل درست می تواند سهام شما را در بازار افزایش داده و باعث جلب مشتری شود. اما، چگونه متوجه شویم قیمتی که انتخاب کردیم باعث افزایش فرصت موفقیت های ما می شود؟
در اینجا سه راهنمایی درباره این موضوع برای شما بازگو می کنیم.
۱- حساب هزینه فروش
برای شروع، هزینه ی کالاهای مورد نظر را که برای فروش آماده کرده اید مشخص کنید. برای حساب کردن این هزینه تمام موادی که در ساخت این محصول دخیل بوده و همینطور هزینه های دیگری مانند: هزینه های کارگری، قیمت های بازاریابی و … را محاسبه کنید.
به طور مثال؛ مواد مورد استفاده در یک دستگاه “کروم بوک” ۳۰۰ دلار است. و هنگامی که دو شرکت مانند سامسونگ و ایسر هزینه های کارکنان خود را به آن اضافه می کنند این امر به آن ها کمک می کنند تا قیمت مورد نظر خود را در بازار مشخص کنند.
این یک اساس در تجارت است. اگر قیمت گذاری محصول کمتر از قیمتی باشد که شما تعیین کرده اید کالای شما سودی کسب نخواهد کرد.
۲- تجزیه و تحلیل صنعت شما
با حساب کردن هزینه کالاها، می توانید در جستجوی راه هایی برای قیمت محصول یا خدمات خود باشید. یکی از بهترین روش ها برای این کار، جمع آوری تحلیل های محصول شماست. این روش چند راه مختلف دارد.
– تحقیق در بازار – البته در صورت پیدا شدن محصولی که با محصول شما مشابهت داشته باشد! همچنین باید به تحقیق درباره ی قیمت گذاری محصول مورد نظر رقیب شما در آن منطقه و بازار بپردازید. به طور مثال: در فست فود قیمت همبرگر در اکثر مکان ها مساوی ست. اما در فست فودهایی مانند همبرگر مک دونالد یا برگر کینگ که همبرگرها را با کیفیت بهتری ارائه می دهند قیمت نسبت به سایر فست فودها بیش تر می باشد. این فست فود ها محصولاتی خوب ارائه می دهد. اما مصرف کنندگان توقع دارند قیمت آن ها مانند دیگر جاهایی باشد که همبرگر معمولی سرو می کنند!
– انتخاب قیمت فرضی برای محصول – اگر محصول شما جدید بوده و رقیبی در بازار برای آن نباشد فرصت خوبی دارید. تا قیمتی که دوست دارید را برای آن ارائه دهید. ( ممکن است ایجاد توازن بین مواد مورد نظر کالا و قیمت متوسط محصول در بازار برای شما سخت باشد) اما تحلیل درخواست های مصرف کننده و رفع ایرادهای شرکت در انتخاب قیمت فرضی به شما کمک بزرگی می کند.
برای مطالعه در خصوص تحقیقات بازار اینجا کلیک کنید!
۳- برگزاری آزمون در صورت داشتن شرایط
به طور کلی، کاهش قیمت آسان تر از بالا بردن آن است. با این کار مشتریان شما کالای شما را خریداری می کنند. اگر قیمت را خیلی پایین بیاورید باعث می شوید شرکت تان پیشرفتی نکند! در این شرایط می توانید از آزمون سنجشی استفاده کنید. و قیمت های مختلف را به مشتری ارائه دهید. به فرض مثال، شما خدمات خاصی را ارائه می دهید و می توانید از مخاطبان خود کمک بگیرید. پس قیمت شرکت های مختلف را به آن ها ارائه دهید. این مقایسه را طبق ماه و سال انجام دهید. تمام این تحلیل ها می تواند در به دست آوردن قیمت مناسب به شما کمک کند.
ارزش ادراکی در قیمت گذاری
در ایجاد ارزش ادراکی، محویت قیمت ادراکی که منتقل کننده ارزش است و همچنین روشی که مشتریان اطلاعات قیمت را پردازش میکنند اهمیت دارد. کدام بخش قیمت آشکار تر است؟
مدیریت قیمت ها فریبنده است! چراکه قیمت اغلب یک نشانه کیفیتی است! و مشتریان ممکن است قیمت پایین را نشانه ای از پایین بودن کیفیت تصور کنند. اگر کیفیت بسیار پایین تصور شود، محصول متناسب با نیاز مشتری نخواهد بود. این امر خصوصاً برای عرضه گروهی از کالاها که به سادگی قابل قضاوت نیستند (مثل عطر یا روغن موتور) مشکل آفرین است.
یک رویکرد پاسخگو، نمایان ساختن تفاوت هزینهها و تا حد ممکن قابل فهم کردن آنهاست. شفاف سازی در کاهش هزینهها میتواند مخاطرات تصور کیفیت پایین را از بین ببرد. رویکرد دیگر، مدیریت موضوع تناسب از طریق تثبیت عرضه متناسب با گروه محصول و مجموعه رقباست.
فرهنگ هزینه پایین
اندازهگیری عملکرد، پاداش ها، سیستمها، ساختار، ارزشهای مدیریت ارشد و فرهنگ همگی وجوهی هستند که کاهش هزینه باید در آنها مورد تأکید قرار گیرد.
مثالهای فراوانی از شرکتهایی وجود دارد که تصمیم گرفتند به دنیای هزینه کم پای بگذارند و شکست خوردند، چون فرهنگ آنها هرگز نتوانست خود را منطبق سازد. عملیات موفق ارزان فروشی همیشه به سازمانی جدید با فرهنگ، فرایندها و کارکنانی متفاوت نیاز دارد.