پردازش اطلاعات ضمیرناخودآگاه از گذشته تا آینده
ضمیرناخودآگاه واقعاً پدیده پیچیده و شگفت انگیزى ست. هر چه اطلاعاتمان در موردش بیشتر مى شود بر حیرت مان نیز افزوده مى گردد! پردازش اطلاعات ضمیرناخودآگاه از گذشته تا آینده با پیچیدگی های خاصی همراه است که در این مطلب به آن می پردازیم.
در مطلب قبل بحث ما در مورد اطلاعات بود. در مورد نحوه ذخیره و بازیابى اطلاعات. ما بیشتر درباره گذشته صحبت کردیم. درباره اطلاعاتى که در گذشته دخیره شده و بوسیله سیستم خاص ضمیرناخودآگاه بازیابى مى شود.
او وظیفه ى سنگینى به عهده دارد. وقتى ما در پى یافتن جوابى هستیم او خود را ملزم و متعهد مى داند که در میان انبوه اطلاعاتى که در ذهن ما وجود دارد به دنبال جواب ما بگردد.
برای مطالعه بیشتر در خصوص مکانیزم و وظایف ضمیرناخودآگاه اینجا کلیک کنید!
تعریف علمى فکر
سِیر و جستجو در میان اطلاعات ذخیره شده در ذهن، راجع به یک موضوع مشخص!
مثلاً من الان از شما مى خواهم به چلوکباب شاندیز فکر کنید.
ضمیرناخودآگاه مى رود هر اطلاعاتى که راجع به چلوکباب و همچنین شاندیز، در ذهن ما هست را جستجو مى کند. ما اگر هم نرفته باشیم اطلاعات داریم. تبلیغاتش را دیده ایم. حداقل نامش را یکبار شنیده ایم. همین براى ضمیرناخودآگاه کافى است!
اتصال حلقه اطلاعات توسط ضمیرناخودآگاه
او اطلاعات را مانند حلقه هاى زنجیر به هم متصل مى کند و در مرتبط ساختن اطلاعات گوناگون، از منطق ویژه خود بهره مى جوید.
مثلا من الان از شما بخواهم به یک موجود فضایى فکر کنید!
ممکن است خودآگاه شما در همان لحظه اول قضاوت کند که تا به حال ندیده ایم و تصویرى وجود ندارد!
اما ناخودآگاه هیچ گاه ناامید نمى شود و همواره امیدوارانه تلاش مى کند تا تصویرى بدست آورد. همین طرز فکر خلاقانه در زندگى به درد ما مى خورد. همین طرز فکر خلاقانه و نامحدود موجب شد که فیلم ئى تى ساخته شود. پردازش اطلاعات ضمیرناخودآگاه محور این فیلم شد!
اگر استیون اسپیلبرک هم خودآگاهانه فکر مى کرد اصلا این فیلم ساخته نمى شد. اما او نه تنها تصویر ذهنى از موجود فضایى پیدا کرد بلکه به آن عینیت بخشید! به آن حرکت داد. حتى باعث شد خیلى از انسانها این تصویر را قبول کنند و وقتى جایى صحبت از موجود فضایى به میان مى آید.
تصویر ئى تى در ذهن خیلى ها شکل بگیرد!
جان کلام من این است که به ضمیرناخودآگاهتان اعتماد کنید و او را آزاد بگذارید تا از هیچ همه چیز بسازد.
سفر ضمیرناخودآگاه در آینده
ضمیرناخودآگاه مى تواند به آینده سفر کند. از آینده اطلاعات درست و واقعى کسب کند. آنها را در زمان حال به ما منتقل کند.
شاید باورش سخت باشد اما واقعیت دارد!
این مورد از مکانیزم هاى پیچیده و فرازمانى ضمیرناخودآگاه است. ضمیرناخودآگاه از آینده، تصویر دارد. علاوه بر اینکه تصویر دارد. صدا و احساس هم دارد. به واسطه ى برخوردارى از این مکانیسم پیچیده مى تواند دقیقاً پیش بینى کند که ما هنگام دست یافتن به هدفمان در آینده چه حسى خواهیم داشت!
اما این چگونه ممکن است؟
ضمیرناخودآگاه، از زمان درک خاصى دارد. ادراک او از زمان، فراتر از ماه و سال و روز و دقیقه و… است. این واژه ها براى ضمیرناخودآگاه، به صورت طبیعى و خالص، تعریف نشده است. بلکه او به تدریج بر اثر مراوده با ضمیرخودآگاه این عبارتها را درک مى کند اما خود او زمان را چگونه درک مى کند؟
او زمان را به شکل یک خط راست یا یک منحنى مى شناسد. پردازش اطلاعات ضمیرناخودآگاه هم بر همین اساس است.
ممکن است اینگونه باشد:
گذشته = پشت سر
حال = نوک دماغ
آینده = در فاصله ى چند مترى در مقابل!
این دانشمند در مورد زمان تحقیقات جالبى انجام داده است. اما خودتان بیشتر تحقیق کنید.
یک مطلب جالب تر اینکه: به تازگى فیزیک و NLP به تفاهم رسیده اند!
هر دوى آنها معتقدند که سفر به آینده، از سفر به گذشته آسان تر است.
خط زمان از نظر فلسفه
از لحاظ فلسفه هم آینده و گذشته بحث متفاوتى دارد. اما همین نکته را بدانید که از نقطه نظر فلسفه، فردا یک نوع عدم محسوب مى شود. گذشته هم همینطور! اما تفاوت آنها اینست که براى فردا مى توان برنامه ریزى کرد. اما گذشته، ما را برنامه ریزى کرده است. این عدم که فلسفه در مورد فردا قائل است در واقع، عَدَمى است که هستى در آن پنهان است!
معلوم نیست ما فردا باشیم یا نباشیم! اما یقین داریم که با ما یا بدونِ ما، خورشید طلوع خواهد کرد! این یعنى نیروى پتانسیل که قرار است به نیروى جنبشى تبدیل شود.
پردازش اطلاعات ضمیرناخودآگاه را با شما مورد بررسی قرار دادیم. امیدوارم از این مطلب بهره کافی را برده باشید.